loading...
مراغه
علی امیرپور بازدید : 310 دوشنبه 24 مرداد 1390 نظرات (9)

طرح احداث دهکده توریستی مراغه از چند سال پیش آغاز شده و شهرداری مراغه تاکنون کارهای جزئی در این زمینه انجام داده است.

این دهکده که در شمال شرقی شهر مراغه و در کنار دریاچه سد علویان قرار دارد،

اهمیت دهکده توریستی مراغه تا حدی است که چندی پیش این دهکده از طرف هیات وزیران جزو مناطق نمونه گردشگری کشور معرفی شده است

دهگده توریستی سد علویان

دهگده توریستی سد علویان

علی امیرپور بازدید : 169 دوشنبه 24 مرداد 1390 نظرات (0)
رصدخانهٔ مراغه رصدخانه‌ای بود که در دورهٔ هلاکوخان زیرنظر خواجه نصیرطوسی در شهر مراغه ساخته‌شد. این رصدخانه روی تپه‌ای در غرب مراغه قرار داشته‌است و امروزه تنها پی‌های بخش‌های مختلف و بخشی از سدس سنگی آن باقی مانده‌است. در سال‌های اخیر گنبدی برای محافظت از بقایای این بنا بر روی بخشی از آن ساخته شده‌است.

پرویز ورجاوند و همکارانش در دههٔ ۱۳۵۰ خورشیدی به کاوش در محوطهٔ این رصدخانه پرداختند و قسمت‌های مختلف آن را شناسایی کردند. ساختمان اصلی این رصدخانه به شکل برجی استوانه‌ای ساخته شده‌بود. در ساختمان‌های جنبی آن یک کتابخانه و محل اقامت کارکنان تشخیص داده شده‌است.بنای رصدخانهٔ مراغه در سال ۶۵۷ هجری (۱۲۶۱ میلادی) به سفارش خواجه نصیرالدین طوسی و به فرمان هولاکو -نوهٔ چنگیزخان مغول- آغاز شد. هولاکو برای نگهداری این سازمان پژوهشی موقوفه‌های ویژه‌ای درنظر گرفت. کتابخانه‌ای شامل ۴۰۰ هزار جلد کتاب و ابزارهای اخترشناسی، از جمله ذات‌الربع دیواری به شعاع ۴۳۰ سانتی‌متر، حلقه‌دار (ذات‌الحلق)، حلقهٔ انقلابی، حلقهٔ اعتدالی و حلقهٔ سموت نیز فراهم شدند. در همین‌جا بود که زیج ایلخانی به‌سال ۶۷۰ هجری (۱۲۷۶ میلادی) فراهم شد.

رصدخانهٔ مراغه فقط مخصوص رصد ستارگان نبود و یک سازمان علمی گسترده بود که بیش‌تر شاخه‌های دانش درس داده می‌شد و مشهورترین دانشمندان آن عصر -از جمله قطب‌الدین شیرازی، کاشف علت اصلی تشکیل رنگین کمان- در آن‌جا جمع شده بودند. به‌علاوه چون در آن زمان ارتباط علمی چین و ایران به‌علت استیلادی مغولان بر هر دو سرزمین برقرار شده‌بود، دانشمندان چینی -از جمله فردی به‌نام فائو مون‌جی- در این مرکز فعالت داشتند. همچنین فیلسوف و فرهنگ‌نامه‌نویس مسیحی -ابن‌العبری- در رصدخانهٔ مراغه به درس‌دادن کتاب‌های اصول اقلیدوس و المجسطی بطلمیوس مشغول بود.خواجه نصیرالدین طوسی «زیج ایلخانی» را از روی رصدهای انجام‌شده در رصدخانهٔ مراغه تدوین کرده‌است. زیج ایلخانی سده‌ها از اعتبار خاصی در بسیاری از سرزمین‌های آن زمان -از جمله در چین- برخوردار بوده‌است و در سال ۱۳۵۶ میلادی (۳۰۰ سال پس از مرگ طوسی) ترجمه و در اروپا منتشر شد. قدیمی‌ترین نسخهٔ این زیج در کتابخانهٔ ملی پاریس نگهداری می‌شود.در تاریخ سلسله پادشاهی یوان در چین مندرج شده که برای تاسیس رصدخانه پکن، به سرپرستی کوئوشوچینگ منجم دربار، تعدادی ابزارهای رصدی از رصدخانه مراغه در ایران خریداری شده‌است. از جمله این ابزارها ذات الحلق، عضاده (الیداد)، دو لوله رصد، صفحه‌ای با ساعتهای مساوی، کره سماوی، کره زمین، تورکتوم (نشان دهنده حرکت استوا نسبت به افق) هستند. چینیان لوله رصد را وانگ-تونگ نامیده‌اند. به گفته تاریخ سلسله پادشاهی یوان ایرانیان از این اختراع نه تنها برای رصد اجرام آسمانی، بلکه برای مشاهده دوردست‌ها، به ویژه در دریا سود می‌جسته‌اند. همین کتاب از حضور دانشمندان چینی به رهبری فائومون‌جی برای کارآموزی در رصدخانه مراغه خبر می‌دهد.



ستاره شناسان اماتور برروی تپه رصد خانه مراغه در مقابل گنبدی که برای محافظت آثار تاریخی ساخته شده‌است.
پرونده:Maragheh Observatory.jpg
علی امیرپور بازدید : 303 دوشنبه 24 مرداد 1390 نظرات (0)
غار کبوتر (هامپوییل) یکی از غارهای استان آذربایجان شرقی است که در ۸ کیلومتری جنوب شرق شهر مراغه و در نزدیکی روستای گشایش واقع شده‌است. در ابتدای ورودی غار میدان بزرگی وجود دارد که سقف آن لانهٔ کبوتران است. پس از تونل کم‌ارتغاعی که در سمت راست قرار دارد، میدان نسبتاً بزرگ دیگری نیز وجود دارد. در این میدان چهار حلقه چاه به عمق تقریبی ۱۰ تا ۱۲ متر وجود دارد که همهٔ آن‌ها به یک میدان بزرگ در اعماق زمین منتهی می‌شوند. در این میدان صخره‌های بزرگی دیده می‌شود که تا خردادماه به‌دلیل ریزش آب‌های زیرزمینی سطح آن‌ها لغزنده بوده و عبور از آن‌ها احتیاط زیادی را می‌طلبد. سپس این میدان بزرگ به اتاق‌های بزگ و در نهایت به تونل‌های باریکی ختم می‌شود. در سقف اتاق‌ها صدها خفاش به‌حال آویزان دیده می‌شوند که با هماهنگی خاصی به‌طور موزون در نوسانند. رسوبات آهکی متعددی طی میلون‌ها سال تشکیل یافته و مناظر زیبایی به‌وجود آورده‌اند. تاکنون هیچ‌کس نتوانسته به انتهای این غارها دسترسی پیدا کند. تبریز ـ خبرنگار«ایران»: غار «هامپول»معروف به غار كبوتر كه هم ردیف غار علیصدر همدان است، با پایان طرح ساماندهی به یك مركز گردشگری مطرح در شمال غرب تبدیل می شود.
غار کبوتر مراغه که در اصطلاح محلى به غار هامپوئیل معروف است در ۱۵ کیلومترى جنوب شرقى مراغه واقع شده است.

این غار در کمرهٔ‌ کوهى صخره‌اى، رو به جنوب قرار گرفته است و از بستر رودخانهٔ موردى چاى حدود ۱۶۰۰ متر ارتفاع دارد. دهانهٔ‌ غار ۸ متر است و ارتفاعش به ۲۵ تا ۴۰ متر مى‌رسد. طول و عرض میدان اول غار تقریباً ۴۰ تا ۶۰ متر است. در ابتداى ورود به غار، کتیبه‌اى به زبان روسى دیده مى‌شود که تاریخ آن مربوط به سال ۱۹۲۵ میلادى است.

اهمیت غار کبوتر به خاطر وجود چاه‌‌هاى عمیق و مخوفى است که به صورت تندره‌هاى سنگى و تالارهاى بزرگ دیده مى‌شود. این غار بیش از غارهاى دیگر مورد توجه غارشناسان، محققان و کوهنوردانى است که همه ساله به این منطقه سفر مى‌کنند.
از دهانهٔ غار که وارد مى‌شویم به محوطهٔ وسیعى مى‌رسیم که در سقف آن دو حفرهٔ جالب توجه وجود دارد. در قسمت شمال شرقى انتهاى میدان اول، راهرویى بسیار تنگ وجود دارد که راه ورود به میدان دوّم است. در میدان دوم، چهار راه وجود دارد که دو راه به میدان اول، یکى به سمت داخل غار و راه بعدى که راهروى تنگى است به محوطهٔ دیگرى در جنوب شرقى غار باز مى‌شود.

در سمت شمالى و شمال شرقى میدان دوم، چهار حفره و فرورفتگى گود به چشم مى‌‌خورد که نشان‌دهندهٔ وجود چهار حلقه چاه عمیق است. همه ساله تغییرات زیادى در داخل غار اتفاق مى‌افتد. تغییرات عمدهٔ میدان اول و دوم از نظر زمین‌شناسى پیدایش خاکستر است که گاهى تا قوزک پا و حتى تا زانو مى‌رسد. داخل چاه‌هاى متعدد غار، دو سُفره آب وجود دارد که یکى به علت ریزش از بین رفته، ولى در چاه دیگر آب وجود دارد و صداى جریان آن از بالا به گوش مى‌رسد. در اطراف چاه‌ها و دیواره‌ها و سقف میدان دوم رسوبات آهکى و استلاکتیت، مناظر جالب توجه و زیبایى به وجود آورده است. هواى غار بسیار مرطوب است و در انتهاى آن به خصوص در کنار چاه سوم و چهارم هواى کافى وجود ندارد و براى رسیدن به کنار چاه‌‌‌هاى غار، ‌ بدون تجهیزات کافى مانند طناب، ‌ نورافکن، وسایل ایمنى، کپسول هوا و راهنما امکان‌پذیر نیست. در حال حاضر این غار تحت مدیریت و بهره‌‌بردارى سازمان‌یافته نیست.
علی امیرپور بازدید : 160 دوشنبه 24 مرداد 1390 نظرات (0)
 شاید آن روزها که دادکند

                                  گر به لطف از مراغه یاد کند(اوحدی مراغه ای)

مراغه یکی از شهرهای قدیمی ایران است. این شهر در شمال غربی ایران و در استان آذربایجان شرقی قرار گرفته است. دین مردم این شهر مسلمان و مذهب انها شیعه جعفری است و مراسمات مذهبی پرشوری در ایام ماه محرم و ماه رمضان برپا میکنند مردم این شهر به زبان ترکی صحبت میکنند نام مراغه در اصل ماراوا و مراوا و ماداوا بوده که جایگاه مادها معنی می‌دهد. مراغه تاریخ پر افت و خیزی داشته است و از شهرهای مهم شمال غربی ایران بشمار می‌رود. آثار باستانی مراغه بسیار است که رصدخانه خواجه نصیر طوسی از مهم‌ترین آنهاست.
 از آثار بسیار کهن در مراغه مهرابه مراغه است. مهرابه‌ها نیایشگاههای مهرپرستان بودند. مهرپرستی، دینی ایرانی بوده که پرستش خورشید از اجزای اصلی آن بشمار می‌رفته است. این دین از ایران به اروپای غربی هم رخنه کرده بود. این شهر جمعیتی بالغ بر۴۰۰٬۰۰۰ نفر را در خود گنجانده است .

مراغه یکی از قدیمی‌ترین شهرهای ایران و دومین شهر بزرگ استان آذربایجانشرقی (تبریز) میباشد که در کنار رودخانه زیبای صافی و در مشرق دریاچه ارومیه و بر دامنه جنوبی کوه سهند قرار گرفته است. نام قدیمی مراغه را (مراوا یا ماراوا) ذکر کرده‌اند و بر همین اساس قدمت شهر مراغه به دوره ماد بر می‌گردد. موقعیت منطقه‌ای مراغه طوری است که از شمال به شهر تبریز و ارتفاعات کوههای سهند و از شرق به شهرستان هشترود و از سمت مغرب به دریاچه ارومیه و از جنوب به شهرستان میاندوآب محدود است.

فاصله مراغه – تبریز از طریق جاده آسفالته 130 کیلومتر است اختلاف ساعت این شهر با تهران 21 دقیقه و 30 ثانیه است. این شهر علاوه بر جاده آسفالته از طریق خط آهن به تبریز و تهران و از طریق خطوط هوایی به تهران متصل می‌شود. بطور کلی مراغه از دو ناحیه کوهستانی و جلگه‌ای تشکیل یافته و از لحاظ آب و هوا معتدل (متمایل به سردی) و نسبتا مرطوب است.

اوج شهرت نام مراغه به عهد هلاکوخان می‌رسد. در دوره هلاکوخان و در زمانی که مراغه به عنوان پایتخت ایران برگزیده شده بود با تقاضا و تشویق دانشمند بزرگ ایرانی خواجه نصیر الدین طوسی معتبرترین مرکز علمی جهان یعنی رصدخانه مراغه در یکی از تپه‌های شمال غربی مراغه احداث گردید که قبل از ویرانی یکی از بزرگترین مراکز پژوهشی و نجومی زمان خود در جهان بود. و هم اکنون گنبدی بلند جهت پوشش بقایای برج مرکزی رصد خانه بر روی آن احداث گردیده که به عنوان نمایشگاه، از آلات و وسایل نجومی آن دوره نیز در آن استفاده خواهد شد.

مراغه مدتی در زمان حکومت مغول‌ها پایتخت ایران بوده است و دانشمند نامی و بزرگ جهان خواجه نصیر الدین طوسی در آن زمان اقدام به راه اندازی بزرگ‌ترین رصد خانه و کتابخانه نجوم در جهان در این شهر نموده است و اکنون نیز این مکان در کوه رصد مراغه موجود است.

مراغه که اکنون دارای پتانسیل‌های بسیار قوی از لحاظ گردشگری و صنعتی و فرهنگی است تبدیل به یکی از بهنرین و برجسته‌ترین شهرهای مهم استان شده و ایجاد دانشگاه‌های متعدد و مراکز تحقیقاتی و شهرک‌های صنعتی و علمی و همچنین دهکده توریستی و ... مراغه را تبدیل به شهری زیبا نموده است.
از مکانهای تاریخی و قدیمی آن : گنبد کبود ، گنبد مدور ، گنبد غفاریه را می‌توان نام برد.
گنبد مدور
قبر مادر هلاکوخان و گنبد سرخ مراغه و تکیه‌ها و مساجد بسیار قدیمی مراغه را به شهری توریستی تبدیل نموده است

پل آجری روستای مردق که در عصر قاجار بر روی رودخانه مردق چای ساخته شده یکی دیگر از آثار مهم این شهرستان می باشد. طهماسب حنفی از بزرگترین دانشمندان این شهرستان بوده که با کمک دانشمند بزرگ و شهرساز خانم ژاکلین بوژو گارنیه هرم سه گوش را برای جمعیت شاغل در شهر مراغه و روستای خرمازرد تهیه کرده است. 

مراغه از مناطق کهن آذربایجان شرقی است که گفته می شود در دوره مادها ساخته شده است. مراغه یک منطقه ی کشاورزی است و تنوع محصولات و فرآورده های کشاورزی آن را به یکی از مناطق مهم آذربایجان شرقی تبدیل کرده است. گفته می شود در زمان داریوش، آذربایجان شرقی یکی از ساتراپ های ایران و پایتخت آن شهر شیز بوده که در جنوب خاوری مراغه قرار داشته است. از نظر کشاورزی و باغ داری این شهرستان وضع بسیار خوب و پر رونقی داشته و نوع کشت آن آبی و دیمی است. مراغه در زمینه ی صنایع وابسته به کشاورزی فعالیت دارد و بیش تر کارخانه های موجود در آن به کار تهیه خشکبار اشتغال دارند. جاذبه های طبیعی شهرستان مراغه؛ این منطقه را به یکی از زیباترین مناطق آذربایجان شرقی تبدیل کرده است. وجود کوهستان سهند و نزدیکی به ساحل دریاچه ارومیه همراه با دشت سبز مراغه، وجود غارهامپوییل(کبوتر) که معروف ترین غار منطقه است، آثار تاریخی و باستانی فراوان از جمله مساجد قدیمی مانند: مسجدجامع مراغه، مقبره های مشاهیر، قلعه ها، برج ها، کلیساهای زیبا، سدها و پل های قدیمی و از همه مهم تر رصدخانه ی مراغه این منطقه را به لحاظ طبیعی و تاریخی به یکی از مناطق دیدنی و غنی استان آذربایجان شرقی تبدیل کرده است. 


مسجد معزالدین مراغه:
در سمت باختری میدان خشکبار مراغه که درگذشته به میدان آرد فروشان معروف بود، مسجدی قدیمی وجود دارد که به مسجد معز الدین معروف است. در فضای کلی این بنا یک مسجد کوچک دیگر و مقبره ای گنبد دار وجود دارد. این مسجد بزرگ 36 ستون چوبی در چهار ردیف دارد که از دیوار شمالی آن توسط قرینه ای وارد محوطه مقبره شیخ معز الدین می شود. مقبره، برج گنبد داری است نظیر برج غفاریه مراغه که در اثر رطوبت و عدم توجه و مراقبت، به مرور زمان گنبد آن فرو ریخته و تزیناتش از بین رفته است. در محوطه مقبره و مساجد، سنگ نبشته ها و الواح قبرهای متعددی وجود دارد که به روشن ساختن تاریخ مراغه کمکی شایان توجهی می کند و اطلاعات ارزنده ای از قرن های 8 تا 12 هجری در اختیار علاقمندان به تحقیق در تاریخ و ادب و هنر می گذارند. این سنگ نبشته ها متعلق به قبر شیخ معز الدین و بستگان وی است. آن چه که از این سنگ نبشته ها معلوم می شود این است که از قرن هشتم به بعد تا روی کار آمدن شاه اسماعیل صفوی، خاندان معز الدین در مراغه صدارت و نفوذ سیاسی و معنوی داشته اند. این مسجد در دوران سلطنت شاه تهماسب به وسیله فردی به نام حاجی نبی بازسازی گردید که ماده تاریخ 976 هـ. ق در کتیبه ای از مرمر دیده می شود. علاوه بر این، در سال 1372 هـ. ق نیز تعمیراتی در مسجد صورت گرفت که در یک کتیبه با خط نستعلیق درشت نوشته شده است.
مسجد زنجیرلی مراغه:
این مسجد در جنوب خاوری برج ده ضلعی مشهور به «قبر مادر هلاکو» واقع شده است. سقف و ستون های چوبی منقش آن به سبک دوره صفوی است.


مسجد جامع مراغه:این مسجد در خیابان خواجه نصیر مراغه واقع شده است. این مسجد دارای دو در است که یکی به خیابان و دیگری به بازار سبزی فروشان این شهر باز می شود. کتیبه های موجود و شیوه معماری مسجد نشانگر تعلق آن به دوره صفویان است. این مسجد حیاط بزرگی دارد که بنای اصلی در قسمت جنوبی آن قرار گرفته و در بقیه فضای حیاط 16 اطاق برای سکونت طلاب دینی ساخته شده است. درازای بنای مسجد 28 متر و پهنای آن 5/18 متر است و 35 ستون دارد. سقف و ستون هایی آن منقش و همگی چوبی می باشند. این مسجد دارای شبستانی با چایخانه و آبدارخانه می باشد. پنجره های شبستان به مسجد باز می شود. در کنار شبستان، مسجد متروکی نیز وجود دارد که بر روی دیوار آن دو کتیبه سنگی است که تاریخ آن ها به ترتیب 1024 و 1106 هـ. ق می باشد. متن کتیبه ها نشان دهنده فرمانی است که از سوی حاکم وقت در لغو پاره ای از مقررات مالی و پرداخت وجوهی که از طرف رعایا انجام می شد، صادر شده بود
مسجد شیخ بابا:یکی دیگر از مساجد تاریخی مراغه، مسجدی موسوم به شیخ بابا است که آن نیز در سال های اخیر بازسازی شده است. اما از بنای اصلی و اولیه مسجد آثاری به جای مانده که در جریان نوسازی مورد استفاده قرار گرفت و هر کدام از آن ها ویژگی به خصوصی از نظر معماری و قدمت تاریخی دارند. این مسجد در قسمت شمالی خیابان خواجه نصیر واقع شده است.


کلیسای هوانس مراغه:این کلیسا در روستای پرآباد بین مراغه و میانه واقع شده است. البته هنوز هم مورد استفاده اقلیت شهر قرار می گیرد. این کلیسا مربوط به دوره ایلخانان است، مدخل آن در ضلع باختری است و ورود به داخل از طریق درگاه زیر طاق گنبدی صورت می گیرد. فضای اصلی کلیسا به شکل مستطیل است که عبادتگاه یا محراب، در ضلع خاوری آن واقع شده که مرکب از سه طاقنما با قوس جناغی است. طاق نمای میانی از طاق نماهای طرفین بزرگ تر است و در داخل این طاقنما ها دو پنجره مستطیل شکل با تزیین جالب و شیشه های رنگی دیده می شود. طاق نمای میانی دارای طاق جناغی و طاقنماهای طرفین دارای گنبد کوچکی است. در دیوار، طاقچه ها و نغول های کم عمقی جهت عکس های یادبود تعبیه شده است. نور داخل کلیسا از درب ورودی و پنجره های کوچک ضلع خاوری، شمالی و جنوبی تامین می شود. در جلوی تالار نرده چوبی مشبکی قرار دارد که حد فاصل محراب و محل نشستن مردم است. بر روی سقف کلیسا نیز چند چلچراغ قدیمی جلب توجه می کند. در ضلع باختری حیاط یک سری ساختمان یک طبقه احداث شده که در گذشته مورد استفاده بوده و اکنون متروک شده است ولی اتاق های مخروبه دیگری نیز در اطراف حیاط دیده می شود که مسکن ارامنه کم بضاعت روستای پرآباد است. سر در ورودی کلیسا دارای گنبد هرمی با روکش شیروانی است و ناقوس کلیسا نیز در این محل قرار دارد.


پل چیکان مراغه:این پل در 25 کیلومتری شمال خاوری مراغه قرار گرفته و آثار دوره صفوی به شمار می آید.
پل سنگی مراغه:این پل در گذشته بر روی رودخانه صافی، در کنار شهر مراغه و در مسیر ارتباطی به بناب قرار داشته است. این پل در دوره قاجاریه توسط حاجی ملک موسوی ساخته شده و دارای پایه های سنگی و طاق و بدنه آجری با قوس جناغی بوده و پایه های آن در جهت مخالف جریان آب، شکل مثلثی داشته اندو تمام دهانه های پل به یک ارتفاع بوده است
پل لیلان چای مراغه:
این پل در جنوب روستای لیلان – از توابع شهرستان ملکان- بر روی لیلان چای و در مسیر کاروان و قدیمی تبریز – همدان واقع گردیده و ظاهرا از آثار دوره صفویه می باشد که دردوره قاجاریه بازسازی و تعمیر شده است. پل لیلان چای، 46 متر درازای (با احتساب دنباله و بخش از بین رفته پل، 75 متر) و با احتساب جان پناه ها، 30/6 متر پهنای و 40/5 متر ارتفاع داشته است. دهانه های سه گانه پل هر کدام 50/4 متر پهنای دارد و با طاق جناغی پوشش یافته اند. شالوده پایه های پل از سنگ های تراشیده ساخته شده و بر روی صخره های طبیعی بستر رودخانه قرار گرفته است. این پایه ها در هر دو جهت، موج شکن هایی مثلثی شکل دارند. این موج شکن ها به صورت جرزهای پشتیبان تا راس جان پناه ها بالا می آمده است. ابعاد آجرهای به کار رفته در این پل، 5/4× 21×21 سانتی متر است. 


پل هلاکو مراغه:در قسمت شمال باختری شهر مراغه کنار برج معروف به برج غفاریه، پل قدیمی هفت چشمه ای وجود دارد، که متاسفانه فقط چهار چشمه از آن باقی مانده و سه چشمه دیگرش خراب است. این پل که بر روی رودخانه صافی چای بنا گردیده و فعلا متروک مانده، نزد اهالی به پل «هلاکو خان» مشهور است. چشمه های آن با هم متحدالشکل و مساوی نیستند. دو چشمه با قوس هلالی و یک چشمه به صورت هلال شکسته و یک چشمه هم جناغی است. بر روی پایه سوم پل در جناغ شمالی کتیبه ای وجود دارد که متاسفانه به دلیل ساییدگی، تاریخ آن قابل قرائت نمی باشد تا بتوان از روی آن به تاریخ بنای پل پی برد. ولی تردیدی نمی توان داشت که این پل از دوره ایلخانان مغول باقی مانده و به همان سبک ابنیه مغولی از آجر و سنگ بنا گردیده و بعد ها تعمیراتی در آن صورت گرفته است. طرز ساختمان پل ترکیبی است از آجر چینی در بین جرزها و قاب کردن سنگ در قالب آجری که همان سبک پل سازی مغول محسوب می شود.

قلعه و غار قیز لار قالاسی مراغه:قیز لار قلعه سی (قلعه دختران) یکی از مهم ترین آثار تاریخی و طبیعی شهرستان مراغه است. این قلعه و غار در 20 کیلومتری جنوب باختری مراغه و در سمت جنوبی دره بسیار عمیق کوه های گوی داغ (کوه کبود) واقع شده است. دهانه غار به قطر 30×20 متر و درازای آن در ابتدا 35 متر و پهنایش 24 متر و ارتفاعش حدود 20 متر است. ارتفاع کلی غار و قلعه نسبت به دره عمیق مقابل حدود 1800 متر تخمین زده شده است. داخل غار دالان های متعدد تنگ و تاریکی وجود دارد که در بعضی از آن ها اقسام استالاکتیت های آهکی به چشم می خورد. در ارتفاعات پشت قلعه، باقیمانده یک دیوار خشتی به چشم می خورد که از بقایای قلعه ای قدیمی است که پایین آن چند دخمه وجود دارد که آثار کندوکاوهای غیر مجاز در آن ها مشهود است. 


قلعه ضحاک (هشترود مراغه):بر فراز تونل راه آهن تهران- تبریز، بین مراغه و میانه، در خاور ایستگاه خراسانک، بقایای یک آبادی قدیمی سطح وسیعی را پوشانده است. این محل را قلعه ضحاک می خوانند. طریق وصول به قلعه به وسیله اتومبیل به این ترتیب است. ابتدا باید جاده میانه- تبریز را در جهت سراسکند طی کنیم. سپس از سراسکند به طرف ایستگاه خراسانک، که 14 کیلومتر راه خاکی ناهموار است، پیشروی نماییم. از این نقطه به بعد را باید پیاده رفت. در امتداد خط به سمت خاور میانه حرکت می کنیم، از تونلی می گذریم و به پل راه آهن رودخانه قرنقو می رسیم. بلافاصله پس از پل، تونل طویل تری شروع می شود که بخشی از قلعه ضحاک بر گرده آن استوار است. قلعه ضحاک را سرهنگی به نام مونتیث (Monteith) در حدود سال 1830 کشف کرد. در حوالی سال 1840 راولینسون و چند سال پیش محمد تقی مصطفوی رئیس باستانشناسی ایران از محل دیدن کرده اند. و نیز شیب من در سال 1964، در قلعه ضحاک مطالعاتی انجام داده است. رودخانه قرنقو در این منطقه، مسیر پیچ در پیچ خود را در فلاتی مرتفع و کوهستانی طی می کند و به سمت خاور جریان می یابد، تا در نزدیکی میانه به قزل اوزن بپیوندد. طرفین رودخانه را پرتگاه های تندی محصور کرده اند. قلعه، که بنایی بسیار محکم است و دیواری دو لایه با پیشامد گی های مدور دفاعی دارد احتمالا توسط اسماعیلیه بازسازی و مورد استفاده قرار گرفته است. قدمت آن ممکن است حتی به دوره ساسانی نیز برسد. ساختمان قلعه با دو حصار جانبی پرتگاه های مشرف به رودخانه را در سمت باختر و خاور، می بندد و با جبهه جنوبی مدخل آن را که در زمینی باریک بین دو سطح مرتفع واقع است، حفاظت می کند. در بقایای این حصار قدیمی هنوز جایگاه دروازه آن مشخص است و از اطرف آن سفال هایی متعلق به هزاره دوم قبل از میلاد مسیح، یافت شده که از قدمت قلعه ضحاک حکایت می کند. گمان می رود که استحکامات در سطح مرتفع شمالی در دوره مانایی ساخته شده باشد و نیز این قلعه، در دوره های مادی و هخامنشی هم مسکون بوده است. مهم ترین ساختمان محوطه، عمارت کوچکی است (پاویون) که درکنار پرتگاه قرار گرفته است. در اطراف این تک بنا، تکه هایی از قطعات گچبری شده و یا حجاری شده به دست آمده است. آب قلعه ضحاک از چشمه ای که از فرورفتگی سنگ کوه می جوشد، تامین می شده است. فضای داخلی عمارت در امتداد محور پهنایی، شش متر اندازه دارد و در امتداد محور درازایی بنا، طاقی استوانه ای به قطر چهار متر متناسب با پهنای دهانه جنوبی ساخته اند. در سطح داخلی و خارجی دو قاعده، طاقی استوانه ای و نیز دور تا دور بالای سطح خارجی دیوارهای سمت های دیگر بنا، حفره های سه بخشی دیده می شود که یاد آور حفره های ساختمان های هخامنشی است. سر درهای قوسی شکل پیش آمده، شباهت روی کار نما و کتیبه های نقش هندسی، همگی حکایت از این دارند که احتمال قوی، قلعه ضحاک مربوط به دوره اشکانی و یکی از مهم ترین بناهای یاد بود آن دوره در ایران است. قلعه ضحاک به احتمال زیاد مخصوص دیده بانی بوده است. این قلعه، از هزاره دوم قبل از میلاد تا ابتدای دوره اسلامی مسکون بوده و مکانی پر اهمیت به شمار می رفته است. مینورسکی می نویسد: «که شاید در قدیم به قلعه ضحاک «فاناسپا» می گفته اند و این مکانی است که بطلیموس از آن نام برده است». قلعه ضحاک بر سر راه قدیمی مرکز آذربایجان یعنی حدود تبریز و تخت سلیمان و اکباتان قرار گرفته است.

گنبد مدور مراغه
گنبد مدور دومین مزار از قبرهای پنجگانه مراغه است. این بنا برجی است مدور که از گنبد و سقف آن چیزی بر جای نمانده و مزاری کاملا ناشناخته است. ارزش بنا در این است که ترقی و تکامل نمای مینایی را طی دوران کوتاه میان تاریخ احداث این بنا و تاریخ ساخت گنبد سرخ نشان می دهد. بنا که از آجر ساخته شده، بر سکوی بلندی از سنگ که سردابی در میان دارد، نهاده شده است. ساختمان، ظاهری ساده دارد و نظیر نوعی برج دفاعی است که فاقد تزئینات است. فقط قسمت ورودی با نقوشی پر و غنی، مشابه نمای اصلی گنبد سرخ آذین شده است.


گنبد کبود مراغه
سومین مزار از قبرهای پنجگانه مراغه که « قبر مادر هلاکو»نیز نامیده می شود گنبد کبود مراغه، برجی کبود و زیبا به شکل منشور ده وجهی است. پهلو های این برج دارای طاق نما و حاشیه کاری و دندانه است و در کناره آن ها پایه های ستون مانندی ساخته شده است. این پایه ها مانند سطح بیرونی طاق نما ها، با تزئیناتی مرکب از آجر و سفال و کاشی فیروزه ای رنگ در طرح هایی هندسی، به شکل بدیع آرایش شده اند. وجه تسمیه برج، شاید به دلیل وجود این همه کاشی فیروزه ای باشد. این برج نظیر دیگر برج های مقبره دار دو طبقه است. قسمت پایین، سرداب مخصوص دفن میت است و قسمت بالایی، اطاقی مزین به گچبری، کاشی و نوشته، می باشد. اطاق سقف بلندی دارد که گنبد آن فرو ریخته و قسمت اعظم گچبری و تزئینات و نوشته های آن نیز از بین رفته است. داخل بنا، دور تا دور زیر گنبد بر حاشیه ای پهن از گچ، با خط نسخ قسمتی از آیه اول سوره 67 قرآن کریم نوشته شده است. اندازه قبر که منسوب به مادر هلاکو است و زیر گنبد قرار دارد، از حد معمول بزرگ تر می باشد. تاریخ بنا با توجه به نظرات مختلفی که در مورد صحت وجود قبر مادر هلاکو، در این گنبد مطرح است، احتمالا در فاصله سال های 582 و 652 می باشد.

برج مدور آجری مراغه این برج تقریبا به فاصله ده متری برج دیگری به نام قبر مادرهلاکو در مرکز شهر مراغه واقع شده است. در بالای سردرب آن کتیبه ای وجود دارد که تاریخ بنا را به سال 563 هـ. ق نشان می دهد.


مزارهاوگنبدهادر مراغه:

گنبد سرخ مراغه
از پنچ مزار موجود در مراغه، قدیم ترین آن ها، گنبد سرخ است که در آذربایجان بیش تر به «قرمزی گنبد» شهرت دارد. این گنبد عمارتی است چهار گوش با سقفی گنبدی که بر مقرنس هایی که هنوز سالم مانده اند، نهاده شده است. این بنا شبستانی دارد که در بلندی قرار گرفته و داخل و زیر عمارت نوعی سردابه احداث شده است. در سمت خاور، دری وجود دارد که این سردابه را که از داخل هیچ راهی به شبستان ندارد به خارج مربوط می کند. چهار پنجره بنا به شکلی تعبیه شده اند که از داخل در گردن گنبد و از خارج بر چهار وجه اصلی هشت گوشه ای سقف قرار گرفته اند. روزنه های دیگری نیز در کتیبه های نواری شکل اضلاع باختری، جنوبی و خاوری گشوده اند، ولی بدون شک این روزنه ها هیچ ارتباطی با ترکیب اولیه ساختمان ندارد و بعدها آن ها را ایجاد کرده اند. پای بنا از سنگ تراشیده ساخته شده است. هم چنین سر ستون هایی که پایه های کوچک طاق های اضلاع ثانوی را بر دوش دارند همگی از سنگ هستند. بقیه بنا تماما از آجر است. لا به لای این آجرها که با زیبایی تحسن انگیزی بر روی هم چیده شده اند، بلوک های کاشی فیروزه ای رنگ، جلوه ای خاص دارند. کتیبه ها و نقوش هندسی از آجر سرخ تراشیده، و کاشی مینایی رنگی بر بالای درگاه بنا کار گذاشته شده است. بر زمینه ای از گچ خاکستری این کتیبه ها نقوشی از گل و برگ گچبری که اثری از رنگ آبی در آنها دیده می شود، آراسته شده است. کتیبه های موجود نشان گر این است که بنا در زمان حیات عبدالعزیز ساخته شده ، ولی از هویت وی که مدعی حمکرانی آذربایجان بود اطلاعی در دست نیست.

گنبد غفاریه مراغه:این گنبد نیز یکی دیگر از مزارهای پنجگانه مراغه می باشد. این بنا در قسمت شمال باختری مراغه، کنار رودخانه صافی چای واقع شده و تاریخ احداث آن در فاصله بین سال های 725 و 728 هـ. ق است. گنبد غفاریه بنایی مربع و آجری است که بر بالای سکویی سنگی و سردابه دخمه ای عمیقی استوار می باشد. در چهار زاویه آن ستون هایی با نقوش لوزی یخ ساخته اند. جلو خان بزرگ آن، رو به شمال دارد و پهنای طاق زیرین به جانب خاور است. هر یک از اضلاع طرفین و عقب دارای دو طاقنما و یک حاشیه مکتوب است. در این گنبد تمامی خطوط، ریحان است. کاشی های این بنا مخلوطی از رنگ آبی دریایی و آسمانی است. رنگ حروف کتیبه ها سیاه بوده و بر متن سفید دیوار با شاخ و برگ فیروزه قرار دارند. بالای طاق نمای مرکزی ایوان بزرگ، کتیبه ای سه خطی دیده می شود. بالای درگاه بنا نیز یک کتیبه دو سطری موجود است که به علت ساییدگی و شکستگی مفهوم نیست، ولی به نظر می رسد که القاب و نام صاحب بقعه است. در جلو خان بزرگ یک طاقنمای مرکزی بر سر در ساخته اند که در بالای آن دو سطر کتیبه دیده می شود.


گوی برج مراغه:این بنا که در محله اتابک، کوچه سبزیچی ها قرار دارد، پنجمین و آخرین مزار بزرگ مراغه است. متاسفانه این بنا امروزه به ویرانه ای تبدیل شده و نشانه و کتیبه ای که بتوان با آن تاریخ بنا را معین ساخت، در دست نیست.
سد کوره (چکان) مراغه :در سر راه چکان – هره بر روی رودخانه چکان، سدی به شکل ابتدایی و درعین حال جالب توجه واقع شده است که به «سد کوره» معروف می باشد. این سد با قلوه سنگ و سنگ لاشه به ارتفاع 6 متر بنا گردیده است. درازای این سد در بستر رودخانه به 100 متر می رسد. طبق اظهار نظر اهالی محل این سد را شخصی به نام اسد خان آصف در یک قرن پیش ساخته است
آب انبار رصدخانه مراغه
بقایای این بنا در سال 1351 هـ. ش و به هنگام کاوش های باستان شناسی، تپه رصدخانه مراغه کشف شد. این بنا که در دامنه جنوب خاوری تپه واقع شده ظاهرا به همراه دیگر بناهای رصدخانه مربوط به اوایل دوره ایلخانی و حدود سال 657 هـ. ق است. به نظر می رسد آب مورد نیاز آن، از آب جوی های حاصل از بارش برف و باران بر سطح تپه تامین می شده است. بنای آب انبار مشتمل بر مخزنی مستطیل شکل به درازا و پهنای 2/4×5/8 و عمق 3 متر است که گنجایش 107 متر مکعب آب را دارامی باشد. دیواره های این مخزن به ضخامت یک متر با سنگ هایی به اشکال نامنظم بالا آمده و پس از آن طاقی ضربی با آجر بر روی آن زده اند.( پوشش آجری آن از بین رفته است) برای استحکام بخشیدن به دیواره ها و هم چنین دریافت حجم بیش تری از آب، بنا در زیر سطح دامنه تپه ساخته شده و دریچه ورود آب به مخزن در ضلع شمالی آن قرار دارد. برای آب بندی مناسب، *کف مخزن، بعد از کف سازی با نوعی اندود ساروج بسیار محکم پوشش یافته است. هم چنین در این کف آبگذری برای تخلیه و لایروبی مخزن پیش بینی شده است.

علی امیرپور بازدید : 340 دوشنبه 24 مرداد 1390 نظرات (1)

خواست عموم مردم جنوب استان آذربایجان شرقی تشکیل استان جدید در جنوب  و جدایی از تبریز می باشد.

استان سهند به مرکزیت مراغه

همه روز  اصواتی  مبنی برتشکیل استان های جدید در کشور به گوش می رسد و این اصوات آزار بس کثیری را به مغز القا می کند که چرا مراغه ای که قدمت طرح مسئله استان شدن آن شاید به قبل انقلاب هم برسد تا به حال استان نشده است.

مقصر اصلی کیست؟خواب مستولی بر مردم این شهر مقصور است  یا قدرتی ماورای این امر یعنی تبریز؟

به نظر شما علت عدم استان شدن شهرستان در چیست؟تبریز مقصر است یا مردم مراغه؟

طبیعتا هر دو نقش دارند ؟اما!!!تاسف در بیان این مطلب که تبریز با هرگونه پیشرفت در مراغه مخالف است ؛ نمود ان را بارها و بارها مشاهده نموده ایم

چند مثال می توان بیان کرد که مراغه در شرف پیشبرد اهداف بود ولی   مرکز استان (تبریز ) مخالف این پیشرفت بودند یک نمونه دو نمونه سه نمونه ؟؟؟ نه بیشمار نمونه....

مع الوصف مراغه باید از تابعیت تبریز خارج شود .

 

علی امیرپور بازدید : 1096 دوشنبه 24 مرداد 1390 نظرات (3)
 

صدا و سیمای اذربایجان شرقی تبعیضات مابین شهر ها را تا کی ادامه خواهد داد

صدا و سیمای مراغه

تبعیضات در تمامی نقاط جهان حکم فرماست ولی در این نقطه یعنی ادربایجان شرقی شدت بیشتری به خود گرفته است.

دیروز شاهد برنامه ای در فرهنگسرای جوان اداره ارشاد اسلامی شهرستان مراغه بودیم که عنوان برنامه را  افتتاح ترمینال بین الملی صادرات مراغه و افتتاح ساختمان جدید گمرک مراغه و همچنین سرمایه گذاری های کلان کشتیرانی جهموری اسلامی ایران یدک می کشید.

اما شدت قدرت موجود در این مراسم باز نتوانست تبعیضات حاکم در مرکز استان که بر مراغه یمان حکم فرما می باشد را بکاهد زیرا در صدا و سیمای استانی سهند( که  نام رشته کوه مراغه را یدک دارد)حتی اشاره ای به این مبحث جدید در مراغه نشد .

عوامل مخالفی می تواند حکم فرما باشد جهت نپرداختن به این موضوع در صدا و سیمای مرکز استان که بر شدت گفته یمان صحه می افزاید.

واقعیت امر این است که صدا و سیمای تبریز از  انعکاس پیشرفت های مراغه  چشم پوشی می نماید و تنها به جزییات پرداخته و بیشتر نیز از موارد کشفات نیروی انتظامی در این شهر گزارشات پخش می گردد.

 متاسفانه تبریز دو شهرستان بناب و مراغه را روبروی هم قرار می دهد تا توسط این کار سر در گمی هایی را بین دو قوم ایجاد نموده و سیتره خود را بر ما بیشتر حاکم نماید،سیمای مرکز استان می تواند با برجسته کردن و معرفی جاذبه ها و امکانات شهرستان های این استان زمینه جذب گردشگر و نیز سرمایه گزار را به منطقه فراهم کند. با وجود اینکه خبرنگار این رسانه اخبار در شهرستان مراغه و رویدادها و پتانسیل های بالقوه منطقه را ارسال می کند اما متاسفانه مسئولان شبکه استانی نسبت به پخش این نوع گزارش ها روی خوش نشان نمی دهند.

مسئولین در مراغه در خواب هستند کی بیدار میشوند الله اکبر

مردم شریف مراغه آیا بهتر نیست ما خود در فکر سیمای مراغه باشیم  

 

علی امیرپور بازدید : 145 دوشنبه 24 مرداد 1390 نظرات (0)

 

توضیح مختصری در باره مراغه

مراغه یكی از قدیمی‌ترین شهرهای ایران و دومین شهر بزرگ استان آذربایجانشرقی میباشد كه در كنار رودخانه زیبای صافی و در مشرق دریاچه ارومیه و بر دامنه جنوبی كوه سهند قرار گرفته است. این شهر با ۲۵۰۰۰۰  نفر جمعیت و ۲۵ کیلومتر مربع مساحت، بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین شهر استان آذربایجان شرقی پس از کلان‌شهر تبریز است. واژهٔ مراغه پس از فتح ایران توسط اعراب رایج شده و پیش از ورود اسلام این شهر با نام‌هایی همچون «افرازه‌رود»، «افرازروح»، «افراه‌روز» و «افرازهارود» شناخته می‌شده که بعدها به «ماراوا»، «ماراغا» و «مراغه» تغییر یافته‌است. و بر همین اساس قدمت شهر مراغه به دوره ماد بر می‌گردد. شهر مراغه در طول سده‌های گذشته، همواره به‌عنوان یکی از آبادترین و پرجمعیت‌ترین شهرهای آذربایجان و ایران شناخته می‌شده و پادشاهان توجه ویژه‌ای نسبت به این شهر داشته‌اند. واژه‌ای که امروزه بر این شهر اطلاق می‌شود، تغییریافتهٔ واژهٔ ترکی «ماراآغا» به‌معنای جایگاه بزرگان است. موقعیت منطقه‌ای مراغه طوری است كه از شمال به شهر تبریز ارتفاعات كوههای سهند و از شرق به شهرستان هشترود و از سمت مغرب به دریاچه ارومیه و از جنوب به شهرستان میاندوآب محدود است فاصله مراغه – تبریز از طریق جاده آسفالته ۳۰ ۱کیلومتر است اختلاف ساعت این شهر با تهران۲۱دقیقه و ۳۰ ثانیه است. این شهر علاوه بر جاده آسفالته از طریق خط آهن به تبریز و تهران و از طریق خطوط هوایی به تهران متصل می‌شود. بطور كلی مراغه از دو ناحیه كوهستانی و جلگه‌ای تشكیل یافته و از لحاظ آب و هوا معتدل (متمایل به سردی) و نسبتا مرطوب است. بیشینهٔ دمای این شهر در تابستان‌ها حدود ۳۵ درجهٔ سانتی‌گراد بالای صفر و کمینهٔ آن در زمستان‌ها حدود ۲۰ درجه سانتی‌گراد زیر صفر است؛ همچنین میزان بارش سالانه در مراغه حدود ۳۳۰ میلی‌متر است. به‌جهت قرارگرفتن این شهر در دامنهٔ جنوبی سهند، رودخانه‌هایی نظیر صوفی‌چای و مردق‌چای که از این کوهستان سرچشمه می‌گیرند، از داخل مراغه عبور کرده و در رونق و آبادانی شهر تأثیر به‌سزایی داشته‌اند. مراغه یكی از مراكز مهم تهیه و صدور خشكبار محسوب می شود. و از چشمه‌های معدنی معروف اطراف شهر مراغه می‌توان به شورسو، گشایش، ایستی‌بلاغ، قره‌ پالچیق و ساری‌سو اشاره كرد. و از جملهٔ آثار تاریخی و جای‌های دیدنی مراغه می‌توان به آرامگاه اوحدی مراغه‌ای، برج مدور، پل خانقاه، پل قلعهٔ دختر، پل مردق، رصدخانهٔ مراغه، غار کبوتر، غارهای رصدخانه، کلیسای مراغه، گنبد سرخ، گنبد غفاریه، گنبد کبود، مسجد شجاع‌الدوله، مسجد شیخ بابا، مسجد شیخ تاج، مسجد ضریر، مسجد طاق، مسجد ملارستم، مسجد ملامعزالدین، معبد مهر، مقبرهٔ آقالار و موزهٔ ایلخانان وصدها مورد دیگر اشاره کرد . اوج شهرت نام مراغه به عهد هلاكوخان می‌رسد. در دوره هلاكوخان و در زمانی كه مراغه به عنوان پایتخت برگزیده شده بود با تقاضا و تشویق دانشمند بزرگ ایرانی خواجه نصیر الدین طوسی معتبرترین مركز علمی جهان یعنی رصدخانه مراغه در یكی از تپه‌های شمال غربی مراغه احداث گردید كه قبل از ویرانی یكی از بزرگترین مراكز پژوهشی و نجومی زمان خود در جهان بود. و هم اكنون گنبدی بلند جهت پوشش بقایای برج مركزی رصد خانه بر روی آن احداث گردیده كه به عنوان نمایشگاه، از آلات و وسایل نجومی آن دوره نیز در آن استفاده خواهد شد . ازسوغات مراغه میتوان صابون سجوق باسلوق عسل وخشکبار آن رانام برد. پس از حملات عرب‌ها گروهی از مردم مراغه در حدود هزار سال پیش از آن شهر کوچیده و به منطقه رودبار الموت رفتند. این کوچندگان امروز نیز به نام مراغی‌ها نامیده می‌شوند و در ۷-۸ روستای رودبار الموت سکونت دارند و به زبان مراغی سخن می‌گویند. آن‌ها زبان اصلی مادی مراغه آذربایجان را حفظ کرده‌اند و امروز نیز به زبان ایرانی آذری سخن می‌گویند. حمدالله مستوفی، دین مراغی‌های الموت را آیین مزدکی نامیده‌است. وی زبان مردم خود شهر مراغه را «پهلوی متغیر» نامیده که منظور همان زبان آذری است.

خصوصیات اخلاقی و ویژگی های فرهنگی

مردم این دیار عموماً میهمان نواز، آگاه، خونگرم و در درستی دیر پا هستند. در غریبه نوازی شهره‌اند و كمتر زیر زور می‌روند و اگر از لحاظ مادی ضعیف باشند كمتر از آن حرف می‌زنند و نسبت به غرور و شخصیت خویش بسیار حساس هستند. وقتی كه كتاب فرهنگ این دیار را می‌گشائیم هر ورقش سند باورها، سمبل‌ها، سنتها و ارزشهای نیاكانش حكایت دارد و چنان می‌بینیم كه با جانبازیهای اجدادش از دستبرد تاریخ به دور مانده و دست نخورده و سینه به سینه چون میراث گرانبها به فرزند رسیده است. به حقیقت این آداب و سنن با اصول و عقاید اسلامی عجین شده و جلوه روحانی به خود گرفته است و در پیوندی پایدار با پیشینه تاریخی و میراث كهن حیثیتی غرورآفرین و جاودانه یافته است. مردم این شهر به زبان ترکی آذربایجانی سخن می‌گویند و پیرو مذهب شیعه اثنی عشری هستند.



علی امیرپور بازدید : 725 دوشنبه 24 مرداد 1390 نظرات (0)

خوشامراغه و گلگشت باغ وبستانش                        خوشا نسیم دل انگیز صبحگاهانش

خطا بود که تفرج کنان به باغ شوی                           شبیه می نکنی گر بباغ رضوانش

چه دلفریب بود در اوایل خرداد                                 صفای دامن صحرا وکوهسارانش

طراوتی بچمن داده ابر اشک بهار                             خوش است طرف چمن بعد اب نیسانش

بچم عقل نگر لطف رود صافی را                              بآب رود ببین حسن  نو بهارانش

سهند خرم وسبزش عسل ببار ارد                             بطیر   خواسته   زنبور  کان   بدامنش

حشم زحد شده برون و لبن بحد وفور                         برون ز  وصف بود میوه فراوانش  

نگر ببرج هلاگو و گردش دوران                              به اقتضای زمان شد به بیخ بنیانش

ببرج سرخ و سفیدوکبود حکمتهاست                        بخاک گشت مبدل کبود و ایوانش

کریم بیک ببرجی که ساخت بهره ندید                       کنون نموده طبیعت بخاک یکسانش

برو بسوی رصد خانه بین تو قدرت علم                     نظاره کن سوی غاری که نیست پایانش

مراغه منبع علم است ودانش و تقوی                       به این دلیل بود خواجه و دبستانش

بدامنش شده پرورده عارفان بسیار                         چو اوحدی که بود طایر غزلخوانش

بهر کجا که شود مرغ نغمه خوان بنواست                چو ذاکر است وکریمی هزار دستانش

بهار امده شاهد شتاب بر لب جوی                           ببین گذشت زمان را بجویبارانش  

واینهم شعری دیگر بزبان ترکی

گل  گور گوزلیم باغ گلستاندی مراغه                        بیر پارچا صفا روضه رضواندی مراغه

دلچسبدی صافی چاینون ذوق و صفاسی                    چوخ گورملدی باغلارنون آب و هواسی

شیرین هولوسی .آلماسی .آمرودی.گیلاسی                 ذوق اهلینه بیر گزملی بستاندی مراغه

هر تکیه ده بر پادی ابوالفضلین عزاسی                    عاشقدی حسین آدینه قرباندی مراغه

وار بوردا کریمی کیمی نطاق سخنور                        فعلا اونون  اشعارینه خواهاندی مراغه


اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 15
  • کل نظرات : 12
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 45
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 68
  • بازدید سال : 243
  • بازدید کلی : 4,731
  • کدهای اختصاصی